- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بیار باده و ما را ثلاثه ای در بند که عزم توبه نداریم بعد از این یک چند
2 بساز مطرب مجلس اساس خوش عملی که من نمی شنوم قول هزل دانشمند
3 حریف اهل تکلف نی ام که ایشان را حجاب عقل نماید به ذوق چون گل و قند
4 ز زاهدان مقلد ببر گرت باید که عمر خوش گذرانی به لولیان پیوند
5 غلام مجلس بربط زنان شنگولم که همچو چنگم در گردن افکنند کمند
6 مرا حریف مخالف ز پرده عشاق چنان بساخت که در پرده عراق افکند
7 چو چشم بد بکنیدم ز روی نیکو دور گرم بر آتش سوزان نهند همچو سپند
8 هنوز ترک نصیحت نمی کند پدرم چه می کند پدر مشفق از چنین فرزند
9 مرا غرض دف و چنگ است و رقص بذله و نای ز لولیان دگرم هیچ نامده ست پسند
10 نه مرد صحبت اهل دلست گر زاهد به دیدنی چو نزاری نمی شود خرسند