- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بیار شیشهٔ می، بر گل و کلاه فشان فروغ می به گریبان مهر و ماه فشان
2 ز باغ همت ما زهرخنده می روید به دست ماه بچین و به روی جاه فشان
3 مجاوران حرم را در آستانهٔ عشق غبار ناصیه آشوب بر جباه فشان
4 وکر به مشهد عشق آستین فشان آیی سر قصب بفشان و به خاک راه فشان
5 بسوز گریهٔ من، ای بهشت بر در وصل که مشت شبنم و برگ گلاب شاه فشان
6 کرشمه ای که نگیرم به جیب حسن آرام بسوز پرده ای و در دامن نگاه فشان
7 دمید صبح فنا، دیده باز کن عرفی بسوز دامن دود و به صبحگاه فشان