بیار جان طلب کار را بحضرت از قاسم انوار غزل 139

قاسم انوار

آثار قاسم انوار

قاسم انوار

بیار جان طلب کار را بحضرت دوست

1 بیار جان طلب کار را بحضرت دوست ببین که با همه ذرات کون رو در روست

2 قلم برندی ما رفته است روز ازل جزع چه سود کند؟ چون رقم چنین زد دوست

3 مرا ز خم تو یک جرعه ای تمام بود بیار رطل محبت، چه جای جام و سبوست؟

4 بوصل ما چو رسیدی تو شاد و خرم باش جهان و جان بعوض ده، که دولت نیکوست

5 رقیب گفت که: از یار می کنم شکوه رقیب قصه غلط کرد، ماجری با اوست

6 ز پا فتاده ام، ای یار، یک نظر فرما مرا ز جود تو، ای دوست، اینقدر مرجوست

7 بطعنه گفت که: قاسم ز عشق توبه کند طریق توبه ز عاشق رسم نانیکوست

عکس نوشته
کامنت
comment