- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای آفتاب روشن تابان میان گلشن آرام شهر مائی نام تو شیر اوژن
2 از فخر نام داری و ز نام نیک جوشن فرخنده باد بر تو نوروز و سیر گلشن
3 گیتی بتست خرم گردون بتست روشن ناز روان مائی رنج روان دشمن
4 در زیر دشمنانت سوسن شود چو سوزن در دست دوستانت سوزن شود چو سوسن
5 بستند بخت و دولت با دامن تو دامن وندر زدند آتش دشمنت را بخرمن
6 با دوستان همی زی با دشمنان همی زن با دوستان بساغر با دشمنان به آهن
7 هستی بکف کافی مر جود را تو معدن هستی برای روشن مر فضل را تو مسکن