- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نفس از درون و دیو ز بیرون زند رهم از مکر این دو رهزن پرحیله چون رهم
2 دارم جهان جهان گنه ای شرم روی من چون روی ازین جهان به جهان دگر نهم
3 افتاده ام به چاه هوا و هوس که راست حبل هدایتی که برآرد ازین چهم
4 جامه ز غم کبود کنم چون نمی رسد جز نیل معصیت ز خم صبغة اللهم
5 گر بر دلم ز داغ ندامت علامتی ست کو گریه شبانه و آه سحرگهم
6 یاران دو اسبه عازم ملک یقین شدند تا کی عنان عقل به دست گمان دهم
7 از من مپرس نکته عرفان که جاهلم با من مگوی قصه الوان که اکمهم
8 با خلق لاف توبه و دل بر گنه مصر کس پی نمی برد که بدین گونه گمرهم
9 جامی مباش غافل ازان رازدان که گفت از جمله رازهای نهان تو آگهم