بستان ز شکوفه پر از انوار تجلی ست از جامی غزل 91

بستان ز شکوفه پر از انوار تجلی ست

1 بستان ز شکوفه پر از انوار تجلی ست بشکفته گل از شاخ شجر آتش موسی ست

2 برداشته صد مرده سر از خاک همانا ظاهر شده از باد صبا معجز عیسی ست

3 بینیم ز نرگس که به خود چشم گشاده ست کان چشم که بینا نه به جانان بود اعمی ست

4 لاله کند ایما که می عشق کشیدن زان جام که نبود به میان دست کس اولی ست

5 هرکس می ازان جام کشد خاطر پاکش فارغ ز غم توبه واندیشه تقوی ست

6 زاهد گر ازان می به مشامش نرسد بوی با توبه و تقواش چه امکان تسلی ست

7 از صورت و معنی بگذر جامی و درکش زان می که برون از قدح صورت و معنی ست

عکس نوشته
کامنت
comment