بستان و ماهتاب و لب از جهان ملک خاتون غزل 176

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

بستان و ماهتاب و لب آب بس خوشست

1 بستان و ماهتاب و لب آب بس خوشست بر بانگ بلبلان، سحری خواب بس خوشست

2 خون دلم چو چشم دلارام پر ز جوش از لعل دوست شربت عنّاب بس خوشست

3 در تاب رفت زلف تو از آتش رخت وآن زلف دلفریب تو پرتاب بس خوشست

4 از روشنی روی تو مهتاب خون گرفت در ظلمت دو زلف تو مهتاب بس خوشست

5 کج کرده ای کمان دو ابرو به تاب من پیوسته ابروان تو در تاب بس خوشست

6 آن را که قبله روی چو خورشید خاورست طاق دو ابروانش به محراب بس خوشست

7 لعل تو گفت کام جهان می دهم شبی گر گوید او سخن هم ازین باب بس خوشست

عکس نوشته
کامنت
comment