1 بورشد رشید کز فلک ماه آورد جان اعدا ز گناه در چاه آورد
2 آورد برای هر کسی راه آورد از بهر ملک ملک ملکشاه آورد
1 شد مشک شب چو عنبر اشهب شد در شبه عقیق مرکب
2 زان بیم کافتاب زند تیغ لرزان شده ز گردون کوکب
1 گه وداع بت من مرا کنار گرفت بدان کنار دلم ساعتی قرار گرفت
2 وصال آن بت صورت همی نبست مرا بدان زمان که مرا تنگ در کنار گرفت