- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صبح دمید ساقیا بزم صبوح ساز کن بر دل ما ز خرمی در ز بهشت باز کن
2 گر چه که ناز کرده ئی ای بت نازنین من نیک خوش آیدم ز تو باز در آی و ناز کن
3 ز آنچه بود زیادتی دست ز آب رز بشوی وز خبثات آرزو پاک شو و نماز کن
4 صوم و صلوه نافله گر چه ستوده طاعتیست شاید اگر نباشدت نان بده و نیاز کن
5 باز سپید عقل را دیده چنین چه بسته ئی تا بهوای دل رسی دیده باز باز کن
6 بلبل خوشنوا چنان در قفس از زبان بود دم مزن و نشیمن از دست شهان چو باز کن
7 ابن یمین اگر ترا آرزوی سلامتست رو در آرزوی دل بر رخ خود فراز کن