کیست کز خون پر رقم بیند رخ زرد مرا از جامی غزل 24

کیست کز خون پر رقم بیند رخ زرد مرا

1 کیست کز خون پر رقم بیند رخ زرد مرا برتو خواند حرف حرف این نامه درد مرا

2 می شود باران اشکم ژاله برکشت امید خاصیت اینست دور از تو دم سرد مرا

3 دست امید من از دامان وصلت نگسلد گر دهد گردون به باد نیستی گرد مرا

4 جز دلی ناید برون زاندوه عشقت صد شکاف گر شکافی سینه اندوه پرورد مرا

5 خوردمی شبها به خواب از لعل تو جام طرب برد تاراج غمت هم خواب و هم خورد مرا

6 سینه پر مهر تو آوردم از راه عدم آه اگر طبع تو نپسندد ره آورد مرا

7 داشت سرگردان به سان جامیم فکر جهان بند پا شد عشق تو فکر جهانگرد مرا

عکس نوشته
کامنت
comment