خوشا در کوی دلبر آرمیدن از کمال خجندی غزل 841

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

خوشا در کوی دلبر آرمیدن

1 خوشا در کوی دلبر آرمیدن گل از گلزار وصل بار چیدن

2 نگار خویش را در بر گرفتن شراب وصل از لعلش چشیدن

3 مرا باشد دلارامی پریروی که چون آهو بود خویش رمیدن

4 تمنا میکنم چون از لبش بوس بود کارش به دندان لب گزیدن

5 شود شرمنده سرو از قامت او کند در باغ چون عزم چمیدن

6 ولیکن بسکه می باشد دلازار ز جورش باید از جان دل بریدن

7 کشیدم دوش دل در پای او گفت کمال از جور تا کی سر کشیدن

عکس نوشته
کامنت
comment