- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خوشا می از کف آن ماه چارده ساله که بهر نقل دهد بوسه ای ز دنباله
2 رسیده غره شوال و ماه روزه گذشت بیار می که همین بود توبه را حاله
3 پیاله گیر و ز آلایش گناه مترس که برد طاعت یک ماهه جرم یکساله
4 مراست آتش تب در جگر نمی دانم تو را به گرد لب از بهر چیست تبخاله
5 به هوش باش که راه بسی مجرد زد عروس دهر که مکاره ای ست محتاله
6 به لاف ناخلفان زمانه غره مشو مرو چو سامری از ره به بانگ گوساله
7 چو دل به عشوه شاهد کشد تو را جامی مکش ملال ز غنج و دلال دلاله