- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کفر زلفت گر نهد بر سر مرا یکبار بار نیست ایمانم اگر باشد مرا زان بار بار
2 گر همی داری به دل روز وصالت دوست دوست خیز و مثل چشم ما شب تا سحر بیدار دار
3 در کفت گر زهر آید رو تو هم چون نوش نوش زان که تریاکش بود بر لعل شکر بار بار
4 وقت گل شد بر لب جو دلبر دلجوی جوی واندر این موسم همیشه عیش با دلدار دار
5 بلبلان را گر نبودی هیچ از آن گلزار بوی کی زدندی صد هزاران نعره در گلزار زار
6 زهدا! در حلقه دردی کشان دردی بچش تا بباشی در میان عاشقان هشیار یار
7 عابد اندر حلقه رندان نشد بی ترک ترک باش گو چون حلقه آن سگ بر در و خونخوار خوار
8 ای نسیمی! چون نمی آید از این انکار کار خیز و خود را از یقین خود تو برخوردار دار