عشق را رهبر عقل است اما بنسبتی دیگر، هرچه او اثبات میکند این برمیدارد تا بحدی برسد که عقل نتواند که هیچ چیز اثبات کند چون عقل از اثبات باز ایستاد عشق بقهرش از میان نفی و اثبات بیرون کند و میگوید اقتدا بدان رونده که گفته است. ,
2
از نفی وز اثبات برون صحرائیست
کین طایفه را در آن میان سودائیست