بسم الله الرحمن الرحیم از جامی هفت اورنگ 1

بسم الله الرحمن الرحیم

1 بسم الله الرحمن الرحیم هست صلای سر خوان کریم

2 بشنو ای گوش بر فسانه عشق از صریر قلم ترانه عشق

3 قلم اینک چو نی به لحن صریر قصه عشق می کند تقریر

4 عشق مفتاح مخزن جود است هر چه بینی به عشق موجود است

5 هیچ جنسی ز سافل و عالی نیست از عشق و حکم آن خالی

6 حق چو بر خویشتن تجلی کرد یافت خود را در آن تجلی فرد

7 دید ذاتی به وصف های کمال متصف در حریم عز و جلال

8 وصف های همیشه لازم ذات کسب کرده ز وی بقا و ثبات

9 هر چه دارد ز نام غیر نشان نیست دخلش در اتصاف به آن

10 چون وجوب وجود و قدس قدم بی نیازی ز عالم و آدم

11 آن که دارد ز علم و دانش کام نهد آن را کمال ذاتی نام

12 لیک در ضمن آن کمال دگر دید موقوف بر ظهور اثر

13 پیش اهل شعور و دانایی لقب آن کمال اسمایی

14 وان ظهور حق است در اطوار مختلف در خصایص و آثار

15 بس شهود تطورات ظهور کش به آنها بود شعور و حضور

16 وین ظهور و شهود را دانا می شمارد جلا و استجلا

17 آمدن در صور کمال جلاست دیدن آن کمال استجلاست

18 حق چو حسن کمال اسما دید آنچنانش نهفته نپسندید

19 خواست اظهار آن کمال کند عرض آن حسن و آن جمال کند

20 خواست تا در مجالی اعیان سر مستور او رسد به عیان

21 چون ز حق یافت انبعاث این خواست فتنه عشق و عاشقی برخاست

22 هست با نیست عشق در پیوست نیست زان عشق نقش هستی بست

23 نیست چون فیض نور هستی یافت روی همت به منبع آن تافت

24 سایه و آفتاب را با هم نسبت جذب عشق شد محکم

عکس نوشته
کامنت
comment