بیک کرشمه که بر از امیر شاهی سبزواری غزل 118

امیر شاهی سبزواری

آثار امیر شاهی سبزواری

امیر شاهی سبزواری

بیک کرشمه که بر جان زدی، ز دست شدم

1 بیک کرشمه که بر جان زدی، ز دست شدم دگر شراب مده ساقیا، که مست شدم

2 ره صلاح چه پویم، چو عشق ورزیدم؟ به قبله روی چه آرم، چو بت پرست شدم؟

3 میان مردم از آنرو بلند شد نامم که زیر پای سگانت چو خاک پست شدم

4 سرم به حلقه روحانیان فرو ناید کمند زلف تو دیدم که پای بست شدم

5 شکسته بسته بود گفتگوی من، شاهی چنین که بسته آن زلف پر شکست شدم

عکس نوشته
کامنت
comment