- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بحمدالله که دیگر بر روی دوستان دیدم چو بلبل میکنم مسنی که باغ و بوستان دیدم
2 من آن مرغ خوش الحانم که بیرون از قفس خود را به اقبال بهار ایمن ز تشویش خزان دیدم
3 فلک گر تافت روی مهر و بر گردید از یاری فراموشم شد آن، هر دو چو یار مهربان دیدم
4 شب قدری که می جستم به خواب و روز نوروزی چو آن رو دیدم و آن موهمین دیدم همان دیدم
5 مراد من میان بار بود آن در کنار آمد میان راحت افتادم چو رنج بیکران دیدم
6 زمان وصل کر دیگر زمانها به نهد عاشق به روی دوستان من این زمان را آن زمان دیدم
7 کمال آن دم که خواهی دید با باران ترین خودرا بگو این دولت از به من نه صاحبقران دیدم