- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بعزم سفر شاه جمشید فر بر افراخت رایت بخورشید بر
2 بهر سو که روی آورد رایتش قوی پشت باد او بفتح و ظفر
3 شنیدم ز گفتار کار آگهی که فرمود شاهنشه بحر و بر
4 که ابن یمین نیز اقبال وار درین ره ببندد بخدمت کمر
5 همانا که رأی همایون شاه ندارد ز حالم کماهی خبر
6 ز مستان و پیری و بیحاصلی برین صورت ار کرد باید سفر
7 ببینم بچشم آنچه گوشم شنید که باشد سفر قطعه ئی از سقر
8 کمال کرم را چه نقصان رسد اگر شهریار فریدون سیر
9 ز داد و دهش کار چاکر نخست بسیم فراوان کند همچو زر
10 پس آنگه اجازت دهد تا بجان دعا گوی میباشمش در حضر
11 ز درگاه عالم پناهش رهی ندارد جز این التماس دگر
12 جهاندار شاها بسمع رضا زمن بشنو این نکته مختصر
13 بده داد بیچاره گر بایدت که دادت دهد داور دادگر