بیاض غمزه روی و سواد از ابن یمین فریومدی غزل 16

ابن یمین فریومدی

آثار ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

بیاض غمزه روی و سواد طره شب

1 بیاض غمزه روی و سواد طره شب ز روی و موی نمود آن نگار شیرین لب

2 رخش سایه زلف اندرون بدان ماند که آفتاب درخشان شود میانه شب

3 کنم تحمل جور رقیبش از پی آنک ز مار مهره بدست آید و ز خار رطب

4 پیام دادم و گفتم که سوخت پیکر من ز مهر روی تو چون از فروغ ماه قصب

5 جواب داد که من ماهم و تنت قصب است قصب ز پرتو مه گر بسوخت نیست عجب

6 اگر چه آن صنم آذری خلیل منست مرا عذاب چو نمرود میکند بلهب

7 بیا و بر لبم آبی زن ایمسیح نفس که تاب مهر تو میسوزدم در آتش تب

8 ز سر برون نکنم جستجوت در همه عمر اگر چه در تک و پویم شکست پای طلب

9 سفر ز کوی تو ابن یمین چگونه کند که باشد از رخ و زلف تو ماه در عقرب

عکس نوشته
کامنت
comment