بی تو شبم را اثر روز نیست از جامی غزل 75

بی تو شبم را اثر روز نیست

1 بی تو شبم را اثر روز نیست شمع شبم انجمن افروز نیست

2 جز خط فیروزه تو بر دو لب بر صف جانها شده فیروز نیست

3 وعده لطفت ز ازل آمده ست قاعده این کرم امروز نیست

4 مصلحت آموزی رسوای عشق مصلحت مصلحت آموز نیست

5 شب نجهد همچو شهاب از دلم ناوک آهی که فلک دوز نیست

6 صید کمند تو نخواهد نجات مرد بلا عافیت اندوز نیست

7 گفته جامی همه سوز است و درد جان فسرد هرچه دراو سوز نیست

عکس نوشته
کامنت
comment