بی من و غیر اگر باده خورد از هاتف اصفهانی غزل 28

هاتف اصفهانی

آثار هاتف اصفهانی

هاتف اصفهانی

بی من و غیر اگر باده خورد نوشش باد

1 بی من و غیر اگر باده خورد نوشش باد یاد من گو نکند غیر فراموشش باد

2 یار بی‌غیر که می در قدحش خون گردد خون من گر همه ریزد به قدح نوشش باد

3 سرو اگر جلوه کند با تن عریان به چمن شرمی از جلوهٔ آن سرو قبا پوشش باد

4 دوش می‌گفت که خونت شب دیگر ریزم امشب امید که یاد از سخن دوشش باد

5 ننگ یار است که یاد آرد از اغیار مدام نام این فرقهٔ بدنام فراموشش باد

6 دل که خو کرده به اندوه فراغت همه عمر با خیالت همه شب دست در آغوشش باد

7 هاتف از جور تو دم می‌نزند لیک تو را شرمی از چشم پر آب و لب خاموشش باد

عکس نوشته
کامنت
comment