از چشم خود ای دلبر شایسته حذر کن از سعیدا غزل 528

سعیدا

سعیدا

سعیدا

از چشم خود ای دلبر شایسته حذر کن

1 از چشم خود ای دلبر شایسته حذر کن تو خسته نه ای ای نفس از خسته حذر کن

2 [هشدار] ز چشمی که به حیرت نگران است مستی که به ره می رود آهسته حذر کن

3 خال تو سپندی بر آن آتش رخسار در آینه ز این دانهٔ برجسته حذر کن

4 ز این بیش مکن جور و جفا رحم به خود کن از آه دل مردم وارسته حذر کن

5 دزدیده نگاه است که دل می برد و دین آن چشم سیه دیده و دانسته حذر کن

6 از دلبر محجوب خبردار سعیدا از پنجهٔ شهباز نظر بسته حذر کن

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر