-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بتمثیل ابن یمین نکته ئی کند عرضه بر شاه فرمانروا
2 هنرمند مانند بازی بود که او را بدام آوری از هوا
3 بتعلیم صیدش مشو رنجه هیچ که نیک آرد او این صفت را بجا
4 همان به که آن باز بیگانه را کنی با خود از راه لطف آشنا
5 چو وحشت بکلی ز طبعش رود دهد زان پست از هنر بهره ها
6 وگر عنف بیند چو یابد مجال کند خویشتن را ز دامت رها
7 بلطفش نگهدار گر بایدت که باشد چنین شاهبازی ترا