سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

سلیم تهرانی
سلیم تهرانی

در ره عشق بتان جان ز بلا از سلیم تهرانی غزل 582

غزل 582 ام از 1122 غزلیات

در ره عشق بتان جان ز بلا نتوان برد

1 در ره عشق بتان جان ز بلا نتوان برد سر درین راه به همراهی پا نتوان برد

2 خضر توفیق اگر راهنمایی نکند راه بر قافله از بانگ درا نتوان برد

3 می گشاید ز گره کار اسیران، اما این کلیدی ست کزان بند قبا نتوان برد

4 همه کاری بجز از مرگ، تلافی دارد بازی باخته ای نیست که وا نتوان برد

5 راستی را نتوان در همه جا برد به کار گوی ازین معرکه بیرون به عصا نتوان برد

6 دم شمشیر بود جاده ی عشق تو سلیم سر ازین راه سلامت ز قضا نتوان برد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در ره عشق بتان جان ز بلا نتوان برد

شاعر شعر در ره عشق بتان جان ز بلا نتوان برد چه کسی است ؟

شاعر شعر در ره عشق بتان جان ز بلا نتوان برد سلیم تهرانی می باشد.

شعر در ره عشق بتان جان ز بلا نتوان برد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر در ره عشق بتان جان ز بلا نتوان برد چیست ؟

قالب شعر در ره عشق بتان جان ز بلا نتوان برد غزل است

مضمون اصلی شعر در ره عشق بتان جان ز بلا نتوان برد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر