بی تو هر روز مرا ماهی و هر از هلالی جغتایی غزل 74

هلالی جغتایی

آثار هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

بی تو هر روز مرا ماهی و هر شب سالیست

1 بی تو هر روز مرا ماهی و هر شب سالیست شب چنین، روز چنان، آه! چه مشکل حالیست!

2 هرگزت نیست بر احوال غریبان رحمی ما غریبیم و تو بی رحم، غریب احوالیست!

3 گر فتد مردم چشمم برخت، روی مپوش تو همان گیر که: بر روی تو این هم خالیست

4 بر لب چشمه نوشین تو آن سبزه خط شکرستان ترا طوطی فارغ بالیست

5 می روی تند که: باز آیم و زارت بکشم این نه تندیست، که در کشتن من اهمالیست

6 قرعه بندگی خویش بنامم زده ای این سعادت عجبست! این چه مبارک فالیست!

7 ماه من سوی هلالی نظری کرد و گذشت کوکب طالع او را نظر اقبالیست

عکس نوشته
کامنت
comment