بی روی توَم زخویشتن از اوحدالدین کرمانی رباعی 246

اوحدالدین کرمانی

اوحدالدین کرمانی

اوحدالدین کرمانی

بی روی توَم زخویشتن دل بگرفت

1 بی روی توَم زخویشتن دل بگرفت وز درد توَم زمرد و زن دل بگرفت

2 از من دل من گرفت [و از دل] من نیز از سوزش حال دل من دل بگرفت

عکس نوشته
کامنت
comment