1 از بس که رخ نامه به خون تر میشد هم کاغذ و هم حرف مستر میشد
2 گاهی چو سواد نامه میپیچیدم گه چون قلمم دود به سر بر میشد
1 زهی انا مل و کلکت گره گشای جهان جهان نمای ضمیر تو رهنمای جهان
2 به پایه کنف تست انتهای سپهر به سایه شرف تست التجای جهان
1 گرفتم رای پیوندی نداری به عشوه هم زبان بندی نداری
2 به لابه تا کی ات گویم مرا باش بگو آری که سوگندی نداری