- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 برخاک آنچه از مژهٔ ما چکیده است صد آنقدر به دامن دل واچکیده است
2 صد چشمه ام ز هر بن مو جوش میزند خون جگر ز دیده نه تنها چکیده است
3 پیوسته در نهاد زمین شور قلزم است بر خاک اشک از مژه ام تا چکیده است
4 شرمنده ام که خون دل بی ادب چرا بر دامنش ز زلف چلیپا چکیده است
5 فریاد از فراق تو کز چشم تر مرا در هر فشردن مژه دریا چکیده است
6 موج میست لعل تو یا بال مرغ روح یا قطره خون که از دل جویا چکیده است