- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بنمای رو که والهٔ آن روی چون گلم قربان شوم تو را چه کنم بی تحملم
2 یک ساغر شراب میسر اگر شود در بزم روزگار ز اهل تجملم
3 دزدیده هم نکرده فلک سوی من نظر در روزگار، سرمهٔ چشم تغافلم
4 در هر ظهور عشق ظهوری دگر کند در شهر و کوچه ها سگ و در باغ بلبلم
5 تا مرغ دل ز دانهٔ خالش طمع برید نی در شکنج زلف نه در قید کاکلم
6 از جا به هیچ باب سعیدا نرفته ام چون خانه زاد صبر و مرید توکلم