- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بمجلس اندر کان بت مرا شراب دهد بمن نشاط و ببد خواه من عذاب دهد
2 یکی چنانکه خدایش همه عذاب دهد یکی چنان که خدایش همه صواب دهد
3 گمان برم که بمن آفتاب خواهد داد بلی چو ساقی مه باشد آفتاب دهد
4 اگر بخوانم آن را کجا که دوزخ اوست هر آینه گل حمری مرا جواب دهد
5 ز باد حلقۀ زلفین او بر آن رخسار همی شتاب کند تا مرا شتاب دهد
6 بدین جهان چه شناسی عجبتر از خط او که مشک نیست ولی بوی مشک ناب دهد
7 سیاه و سبز و قوّی است و ماه و مهرش روی خرد زهر دو نشانی همی صواب دهد