بلا شد گوشهٔ چشم ترحم بی‌گناهان از حزین لاهیجی غزل 103

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

بلا شد گوشهٔ چشم ترحم بی‌گناهان را

1 بلا شد گوشهٔ چشم ترحم بی‌گناهان را نگه٬ تیغ سیه‌تاب است، این مژگان‌سیاهان را

2 ز چشم مست دارد یاد، ساقی باده‌پیمایی در این مجلس که ساغر داد یا رب خوش‌نگاهان را؟

3 سر تسلیم می سایم، به خاک عجز و می ‎کنم شکست دل مبارک باد، خیل کج کلاهان را

4 ندارد بت پرستی عیب و عار خود پرستیدن خدا توفیق کیش کفر بخشد، دین پناهان را

5 به هر خاری به دشت آتش زدم از گرم رفتاری چراغی داشتم در پیش پا، گم کرده راهان را

6 توان این نکته فهمید از ادای چشم قربانی که هستی در تماشا محو شد، حیرت‌نگاهان را

7 حزین از دیده می پالم نگاه حسرت آلودی که از آغوش مژگان داده‌ام، خاک صفاهان را

عکس نوشته
کامنت
comment