- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عاشق بکوی عشق چو خود را فدی کند معشوقش از خودی خود او را خودی کند
2 هر لحظه هست و نیست شود نفس کاینات فیض خدا چو هرنفس آمد شدی کند
3 روشن شود ز پرتو رخسار او جهان حسن رخش چو جلوه گری ابتدی کند
4 غافل مشو ز یار و تعالوا شنو خطاب هر سوت چو(ن) منادی غیب این ندی کند
5 نیکی ندید در دو جهان از خدا و خلق هرکو به ره روان ره حق بدی کند
6 یابی سعادت ابدی از وصال دوست گر زانکه دولت ازلی آمدی کند
7 شد مقتدا بمملکت عشق اسیریا هرکو بعاشقان خدااقتدی کند