جامی

جامی

جامی
جامی

بهر خدنگ آه از بیداد دلستانی از جامی غزل 464

غزل 464 ام از 3391 واسطة العقد - غزلیات

بهر خدنگ آه از بیداد دلستانی

1 بهر خدنگ آه از بیداد دلستانی باشد به پهلوی دل هر استخوان کمانی

2 از ناله دمادم فرسوده شد زبانم می بایدم ز آهن همچون جرس زبانی

3 عمری به پیش تیرش بودی تنم نشانه اینک به سینه هرجا از زخم او نشانی

4 از تاج سربلندان شد عالی آستانش زین آستان نباشد عالیتر آستانی

5 آهی که دور ازان مه خوردم فرو به سینه بهر خراش جانم شد آتشین سنانی

6 باشد بهار خرم آن رخ ز سبزه خط یارب مباد هرگز آسیبش از خزانی

7 از ضعف و عجز و پیری جامی ز پا فتادی ای وای اگر نگیرد دست تو نوجوانی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بهر خدنگ آه از بیداد دلستانی

شاعر شعر بهر خدنگ آه از بیداد دلستانی چه کسی است ؟

شاعر شعر بهر خدنگ آه از بیداد دلستانی جامی می باشد.

شعر بهر خدنگ آه از بیداد دلستانی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر بهر خدنگ آه از بیداد دلستانی چیست ؟

قالب شعر بهر خدنگ آه از بیداد دلستانی غزل است

مضمون اصلی شعر بهر خدنگ آه از بیداد دلستانی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.