جامی

جامی

جامی
جامی

گدای کوی خرابات پل برهنه چراست از جامی غزل 59

غزل 59 ام از 3391 واسطة العقد - غزلیات

گدای کوی خرابات پل برهنه چراست

1 گدای کوی خرابات پل برهنه چراست اگر نه کفش زده فقر او به فرق غناست

2 به پشت پای زده راحت دو عالم را ازان چه باک که خارش خلیده در کف پاست

3 اگر نه شکر تک و پوی راه فقر کند شکاف پاشنه او دهان گشاده چراست

4 نشان گمشدگان می دهد به راه نجات نشان پاش که بر خاک راه مانده به جاست

5 به فقر اوست به پا تخت شاه ازان چه غمش که شه ز تخت به تعظیم او به پای نخاست

6 عصا زنان به در شه رود گدا آری ستون خیمه اقبال اوعصای گداست

7 عبا که بر تن جامی ز خون دل شده آل رسیده خلعت فقرش به دوش زآل عباست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گدای کوی خرابات پل برهنه چراست

شاعر شعر گدای کوی خرابات پل برهنه چراست چه کسی است ؟

شاعر شعر گدای کوی خرابات پل برهنه چراست جامی می باشد.

شعر گدای کوی خرابات پل برهنه چراست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر گدای کوی خرابات پل برهنه چراست چیست ؟

قالب شعر گدای کوی خرابات پل برهنه چراست غزل است

مضمون اصلی شعر گدای کوی خرابات پل برهنه چراست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر