- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گدای کوی ترا پادشاه میخوانند چو راه یافته بر آن در براه میخوانند
2 کمر به خدمت تو هر که بست شاهانش بقدر مرتبه صاحب کلام می خوانند
3 بر آستان تو درویش بی سر و پا را سرانه ملک و اصحاب جاه میخوانند
4 خیال روی نو هر پارسا که قبله نساخت همه عبادت او را گناه میخوانند
5 کسی که لوح دل از نقش غیر پاک نشست بحشر نامه او را سیاه میخوانند
6 دلا رهی بحریم وصال جو باری ترا چو محرم آن بارگاه میخوانند
7 مرید وپیر بسر رقص می کنند کمال چو گفت های تو در خانقاه میخوانند