سعیدا

سعیدا

سعیدا
سعیدا

خود گدایم گرچه یار هر گدایی نیستم از سعیدا غزل 459

غزل 459 ام از 764 غزلیات

خود گدایم گرچه یار هر گدایی نیستم

1 خود گدایم گرچه یار هر گدایی نیستم یار اگر گردم بجز یار خدایی نیستم

2 دست خونریزی مرا در خاک و خون افکنده است من ز دست افتادهٔ پای حنایی نیستم

3 ای جنون زینهار نگذاری مرا در دست عقل من حریف مکر و ریو روستایی نیستم

4 جادهٔ بیگانگی چون نیست محتاج دلیل در سراغ راه تنگ آشنایی نیستم

5 با وجود آن که در من نیست یک دم را نوا باز چون نی در خیال بینوایی نیستم

6 همچو گل هرگز نگردیدم اسیر رنگ و بو من دلیل راه و رسم بی وفایی نیستم

7 خاطرم از نرم خویان بیشتر دارد شکست من حریف سنگ سخت و مومیایی نیستم

8 داغ دل باشد علاج سینه ریشان جنون دردمندم لیک محتاج دوایی نیستم

9 خویش را در جیب صد عیب و هنر پیچیده ام آفتابم لیک گرم خودنمایی نیستم

10 ظاهرم فقر است و باطن فقر و ذکرم دوست دوست همچو درویشان بی معنی ریایی نیستم

11 دوست دارم هجر را زان بیشتر از روز وصل گرچه دورم از تو در فکر جدایی نیستم

12 نیست جز معنی سعیدا مقصد من از سخن همچو بلبل در پی دستان سرایی نیستم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر خود گدایم گرچه یار هر گدایی نیستم

شاعر شعر خود گدایم گرچه یار هر گدایی نیستم چه کسی است ؟

شاعر شعر خود گدایم گرچه یار هر گدایی نیستم سعیدا می باشد.

شعر خود گدایم گرچه یار هر گدایی نیستم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 12 سروده شده است.

قالب شعر خود گدایم گرچه یار هر گدایی نیستم چیست ؟

قالب شعر خود گدایم گرچه یار هر گدایی نیستم غزل است

مضمون اصلی شعر خود گدایم گرچه یار هر گدایی نیستم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر