گدای میکده در دست جام از آشفتهٔ شیرازی غزل 322

آشفتهٔ شیرازی

آثار آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

گدای میکده در دست جام جم دارد

1 گدای میکده در دست جام جم دارد چه هست جام جهان بین زجم چه کم دارد

2 هر آنکه جای گرفته بگلخن کویت کی اشتیاق گل و گلشن ارم دارد

3 بپای ره نبرد رهروی بکعبه عشق کسی بسر برد این ره که سر قدم دارد

4 بدیر برهمن و شیخ در حرم در رقص که ساز عشق بسی نغمه زیر و بم دارد

5 بده بمستی هستی که حاصلی نبری ازین وجود که مرجع سوی عدم دارد

6 مجو زشیخ حرم راز پرده غیبی به پیر میکده نازم که این شیم دارد

7 زممکنات همه حادثند غیر ازعشق که حادث است ولی جلوه قدم دارد

8 بعرصه گاه قیامت رود چو آشفته زاحتساب خدائی شها چه غم دارد

عکس نوشته
کامنت
comment