- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پیش روی تو دلم از سر جان برخیزد جان چه باشد ز سر هر دو جهان برخیزد
2 عاشق سوخته گر بر سر خاکش گذری از لحد نعره زنان رقص کنان برخیزد
3 در میان من و تو پیرهنی مانده حجاب با کنار آی که آن هم ز میان برخیزد
4 چند در خواب رود بخت من شوریده وقت آنست که از خواب گران برخیزد
5 ستم هجر تو زین روی که عالم بگرفت ترسم آشوب از این دور زمان برخیزد
6 پای شمشاد ز شرم تو بماند در گل در چمن گر قد سرو تو چمان برخیزد
7 ترک وصلت نکنم تا بودم جان در تن ور به یکباره ام امید ز جان برخیزد
8 فتنه برخیزد ار آن گلبن نو بنشیند سرو بنشیند ار آن سرو روان برخیزد
9 شمّه ای گر ز غم حال جهان برخیزد ای بسا نعره که از پیر و جوان برخیزد