پیش ازان روز که این طاق مقرنس کردند از جامی غزل 294

پیش ازان روز که این طاق مقرنس کردند

1 پیش ازان روز که این طاق مقرنس کردند قبله ام زان خم ابروی مقوس کردند

2 رخت آن مشعل نور است که اندر شب طور روشن از آتش وادی مقدس کردند

3 درد نوشان لبت خرقه پشمینه به دوش بس تعظم که بر این طارم اطلس کردند

4 پیش ازین شیوه چشمان تو خونریزی بود دور ما آمد ازان شیوه چرا بس کردند

5 فیض عامش نگر ای شاهد گل خرده مگیر که درین باغ چرا پرورش خس کردند

6 زاهدا چاک مکن خرقه که مستم ز غمش زانکه این جامه نه بر قامت هر کس کردند

7 جامی از دامن آن گرمروان دست مدار که به هر مرحله صد قافله واپس کردند

عکس نوشته
کامنت
comment