چون به مسجد بینمت ای قبله من روی از جامی غزل 806

چون به مسجد بینمت ای قبله من روی تو

1 چون به مسجد بینمت ای قبله من روی تو پشت بر محراب خواهم روی در ابروی تو

2 در نمازم دل به سوی توست و رو در قبله گاه وه چه خوش بودی اگر رو نیز بودی سوی تو

3 بر مسلمانان ببخشا و مبین هر سو که شد صد صف طاعت خراب از غمزه جادوی تو

4 روی تو پیش نظر من جای دیگر در سجود سر نمی یارم برآوردن ز شرم روی تو

5 گشته خلق از هر طرف مشغول تسبیح و دعا من نهانی می کنم با خویش گفت و گوی تو

6 پست شد آهنگ قد قامت مؤذن را چو دید شیوه قد بلند و قامت دلجوی تو

7 هر که را بینی به جایی روی طاعت بر زمین جامی و رخساره زردی و خاک کوی تو

عکس نوشته
کامنت
comment