1 چون زلف تو بی قرارم از تو چون چشم تو با خمارم از تو
2 ای گشته چو روزگار بدعهد سرگشته روزگارم از تو
3 ای حسن تو بی شمار گشته در حسرت بی شمارم از تو
4 پر آب دو دیده شد کنارم تا گشت تهی کنارم از تو
5 از بی خبری که من شدستم حقا که خبر ندارم از تو
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 وقت بهار نو صفت نو بهار کن خانه ز گل چو بتکده قندهار کن
2 پی بانگار خوش طرب اندر بهار نه می با نگار خوش طرب اندر بهار کن
1 رویت از روم نشان دارد و زلفت زحبش نکند عیش مرا جز حبش و روم تو خوش
2 خانه من ز جمال تو چو فردوس شده است خانه فردوس شود با صنم حورا فش
1 ستم کردست بر جانم سر زلف ستمکارش نبینم جز جفا شغلش ندانم جز جفا کارش
2 اگرچه با ستمکاران نیامیزند جان و دل مرا آرام جان آمد سر زلف ستمکارش
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **