چون تو ماهی در همه آفاق نیست از جامی غزل 112

چون تو ماهی در همه آفاق نیست

1 چون تو ماهی در همه آفاق نیست بی تو بودن طاقت عشاق نیست

2 شوق خود را چون دهم تسکین به صبر صبر کار عاشق مشتاق نیست

3 هیچ شکلی زیر این نیلی رواق چون مقوس ابروانت طاق نیست

4 دفتر گل را زدم بر هم چو باد حرفی از حسنت درآن اوراق نیست

5 مستحق وصلم و محروم ازان موجب حرمان جز استحقاق نیست

6 هجر فرسوده نخواهد جز وصال چاره مسموم جز تریاق نیست

7 عشق را تا نام دریا کرده اید کام جامی زو جز استغراق نیست

عکس نوشته
کامنت
comment