چون تو را کدخدایی کردن کام است، نخست هزینه (نفقه) به میان کن. ,
2 چو برکتخدایی ببستی میان نخستین هزینه بنه در میان
3 که گر بیهزینه بخواهی بیوک دوشنبه بود سور وآدینه سوگ
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 امیر مشرق امروز عرض لشکرکرد زمین ز لشکر خود عرضگاه محشرکرد
2 چو خنگ دولت اوپای بر زمین بنهاد سنان رایت او سر ز آسمان برکرد
1 شکست دستی کز خامه بینگار آورد نگارها ز سرکلک زرنگار آورد
2 شکست دستی کاندر پرند روم و طراز هزار سحر مبین هردم آشکار آورد
1 تن زنده والا به ورزندگی است که ورزندگی مایهٔ زندگی است
2 به ورزش گرای وسرافراز باش که فرجام سستی سرافکندگی است
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به