چون خال هندوی تو بر آتش از آشفتهٔ شیرازی غزل 726

آشفتهٔ شیرازی

آثار آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

چون خال هندوی تو بر آتش نشسته‌ایم

1 چون خال هندوی تو بر آتش نشسته‌ایم سوزان ولیک تازه و تر خوش نشسته‌ایم

2 برد و سلام خواند بر او جبرئیل عشق در باغ چون خلیل و بر آتش نشسته‌ایم

3 رد و قبول در کف صورت نگار و ما چو لعبتی به کاخ منقش نشسته‌ایم

4 عشق تو آتشی است پی امتحان و ما اندر خلاص چون زر بی‌غش نشسته‌ایم

5 مست شراب رنجه ز درد سر خمار ما از شراب عشق تو سر خوش نشسته‌ایم

6 قومی کنند بر سر دنیای دون نزاع ما فارغ از نزاع و کشاکش نشسته‌ایم

7 آشفتگی ما چو ز سودای زلف تست مجموع خاطریم و مشوش نشسته‌ایم

8 تا رایض است مهر علی چرخ رام ماست نشکفت اگر به توسن سرکش نشسته‌ایم

9 ما زر نه‌ایم لیک خود از معدن زریم پهلوی زر ناب چو مرقش نشسته‌ایم

عکس نوشته
کامنت
comment