چون نیست دلت با من از وصل از محتشم کاشانی غزل 55

محتشم کاشانی

آثار محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

چون نیست دلت با من از وصل تو هجران به

1 چون نیست دلت با من از وصل تو هجران به این لطف زبانی هم مخصوص رقیبان به

2 چون لطف نهان تو پیداست که با غیر است مهری که مرا با تو پیدا شده پنهان به

3 اغیار چو بسیارند در کوی تو پاکوبان بنیاد وصال ما زین زلزله ویران به

4 عشاق چه غواصند در بحر وصال تو کشتی من از هجران در ورطهٔ طوفان به

5 چون آینهٔ رویت دارد خطر از اشکم چشمی که بود بی‌نم بر روی تو حیران به

6 چون من ز میان رفتم دامن بکش از یاران در حشر گرت باشد یک دست به دامان به

7 امشب که هم‌آوازند با غیر سگان تو گر محتشم از غیرت کمتر کند افغان به

عکس نوشته
کامنت
comment