چون منی را کی رسد روی جهان‌آرای از همام تبریزی غزل 173

همام تبریزی

آثار همام تبریزی

همام تبریزی

چون منی را کی رسد روی جهان‌آرای تو

1 چون منی را کی رسد روی جهان‌آرای تو دولت چشمم بود گردی ز خاک پای تو

2 روی بنمودی و غوغا در جهان انداختی تا جهان باشد مبادا ساکن از غوغای تو

3 روزگارم ز استخوان سر چو انگیزد غبار چون سرم هر ذره‌ای دارد سر سودای تو

4 لایق جان عزیزی در میان جان نشین چشم و دل را چون کنم در آب و آتش جای تو

5 سرو را روزی به بالای تو نسبت کرده‌ام شرمساری می‌برم عمریست از بالای تو

6 خوش بیاراید هوای نوبهاری روی گل تا نماید دل‌ربایی چون رخ زیبای تو

7 چشم من گوید به گل بیرون کن از سر این خیال کی بود آن را که بیند روی او پروای تو

8 آب اگر عکست نمودی آن نمودی بیش نیست بود می‌باید نمودی کی بود همتای تو

9 ز اشک در پای خیالت گوهر‌افشان شد همام گفت در چشم تو آید عقد گوهرهای تو

عکس نوشته
کامنت
comment