- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چون سوی اینان لئیمی پی برد لقمه ای چند از طعام وی خورد
2 چون بخواند سفله دیگر مرا سویش آن لذت شود رهبر مرا
3 محو گردد نامم از سلک کرام در شمار سفلگان مانم تمام
4 سفله ای مهمانیی آغاز کرد سفلگان شهر را آواز کرد
5 خواند یک صاحب کرم را نیز هم تا به خوانش رنجه فرماید قدم
6 گفت باشد نفس نادان و لئیم زین دو وصف او دلی دارم دو نیم