1 چون بیارایند بزم انس را برکشند از دام صید قدس را
2 میدهند او را ز جام دوستی تا برون آید ز دام نیستی
3 این قدح را هر دل بینا کشد تشنه باشد گرچه صد دریا کشد
4 عاشق اینجا بس پریشانی کند حالتش دعوی سبحانی کند
5 خستۀ آن خنجر خونخوار بود آنکه در کوی بلا بردار بود
6 این محل آفتست و جای بیم صد هزار اینجا به یک ساعت دو نیم
7 دانشی در عین دانائیست این منطقی از طیر سبحانیست این
دیدگاهها **