1 چون نیست مجال روی و مویت دیدن راضی شدهام به خاک کویت دیدن
2 پر شد دو جهان ز حسن روی تو ولی اندازۀ چشم نیست رویت دیدن
1 خرامان میرود آن سرو قامت جهانی را از آن قامت قیامت
2 مؤذن گر ببیند قامتت را فراموشش شود تکبیر و قامت
1 یاد باد آن راحت جان یاد باد عاشقان را عهد جانان یاد باد
2 چون تماشا را به سروستان رویم قد آن سرو خرامان یاد باد
1 بوسهای را گر به جان شاید خرید جان بباید داد روز من یزید
2 یافتن معشوق را چون ممکن است از وصال امید نتوانم برید