- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چون سال بر هزار و دو صد رفت و سی و هفت قیصر بشد ز فتح علی شاه زرم خواه
2 عباس شه ز امر ملک شد به مرز روم زین توپ صد گرفت به یک حمله زان سپاه
3 آه از آن دم که رفت لابد و ناچار، رو، به ره ایروان سواره قاجار
4 یار من از من جدا شد آن دم و گشتم، یار به اندوه، و رنج و غصه تیمار